سلام آقاي معزي
من از شعراتون لذت ميبرم اگه يه روز ديدين يه شعري گفتم شبيه شعراتون بدونيد شعر دزد هم اين روزا بيدا ميشه.من يه بيت از شعرمو اينجا ميگم منتظرم وقتي با سميه حرف ميزنين بقيه شو اگه دوست داشتين بگم:
كاش رنگي به جز آبي نبود از هر عاشق تا خدا راهي نبود
به اميد روزاي آفتابي تر خداحافظ
شعري بس زيبا سروديد!
عشقي به ژرفاي اقيانوس اين كلمات را مي آفريند وكنار هم قرار ميدهد. به اميد آنم كه معشوقت نيز همين حس درونش شعله ور باشد. اگر اين چنين باشد خوشبخت ترين در عالمي!
درون منهم چنين حسي هست شايد همين قدر زيبا ولي قدرت نوشتن اين چنين شعري را ندارم.