به نام خدا - این روزها باز هم دوباره همه از انتظار ، ظهور،شادی به میمنت میلاد امام عصر علیه السلام ومطالبی از این دست میپردازند. اگرچه موضوع انتظار وظهور درطول سال ازموارد بحث برانگیز وقابل توجه محافل مختلف علمی وغیرعلمی است اما به طور طبیعی بهار این مبحث دراین ایام است .یادم هست که کمتر از پانزده سال قبل مهم ترین دغدغه ذهنی ام این بود که موضوع مهدویت ، مختصر به جشن هایی شده که مردم تمام قد به برگزاری آن ها می پردازند و اگر از بسیاری پیرامون مهدویت ،انتظارو مواردی این چنینی سوال شود ،تنها به ذکر جملاتی کلی یا ادبی ویا آرزوهای خود خواهند پرداخت واین مشکل رنج بسیاری را برایم فراهم می کرد وبه دنبال موقعیتی بودم تا با استفاده بهینه از آن بتوان مباحثی را درفلسفه انتظاروغیبت دوازدهمین امام شیعیان وهمچنین تحلیل آن از دید ادیان ومذاهب با شکلی علمی اما قابل استفاده برای عموم مردم مطرح نمود.این فرصت در سال هفتاد و چهاربه بهانه مسولیتی که در استان سیستان و بلوچستان داشتم برایم فراهم گردیدوبا طرح موضوع و استقبال آن از ناحیه مسولین استانی در زمانی بسیار کوتاه فقط با بهانه استارت زدن به کار، دببرخانه ای ایجاد نمودیم وضمن درج فراخوان مقاله در جراید تمام هم خود را برای دعوت از شخصیت های برجسته علمی و دینی کشور به کار بستیم . بماند که چقدر سخت بود اساس طرح این موضوع و جا انداختن آن برای بسیاری از عزیزانی که به حمد لله امروزه از مدعیان پر وپا قرص طرح مباحث مهدوی هستند ، وآن روز حتی به مخالفت با برپایی چنین اجلاسی دست زدند . البته بودند بسیاری از علما و اساتید که با آغوش باز از کار استقبال کردند و قول حضور در اجلاس را دادند.به این ترتیب اجلاس مقدماتی فلسفه انتظار مهدی موعود در ایام شعبان المعظم سال هفتاد چهارشمسی در زاهدان با حضور شخصیت های برجسته علمی کشور و حضور اهالی تشیع وتسنن و طرح مطالب و نظریات ادیان و مذاهب و فرق پیرامون انتظار آغاز به کار کرد و طی دو روز کارکرد موجبات تغییر نگرش عمومی در موضوع مهدویت در سطح کشور را فراهم کردوهنوز هم مباحث مطروحه آن را در ایام مختلف از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش می کنند.پس از آن بود که انواع دبیرخانه ها و پزوهشکده های مهدوی متولد شدند و موضوع مهودیت به یک مبحث علمی عمیق مبدل شد . اگر چه اولین دبرخانه رسمی که در قم به ثبت رسید در ادامه اجلاس مذکور توسط اینجانب ثبت شد ، اما به دلیل ارتباط شخصی ام با بساری از فعالین این عرصه موجباتی فراهم شد تا در برخی از این دبیرخانه ها و پزوهشکده ها عضو رسمی باشم و تا پایان دهه هفتاد شمسی تمام تلاش خود را برای تغییر نگرش در موضوع مهدویت و اهمیت دادن به آن به کار بستم و بسیار شادمانم از توانی که دراین جهت مصروف داشتم .آنچه امروزه با گذشت سالها از آغاز فعالیت و پس از چند سالی دور بودن از بدنه اجرایی امور ملاحضه می کنم با کمال تاسف باید آن را بازگشت به عقب بنامم . علیرغم اینکه مبحث مهدویت به روز، کاربردی و قابل به روز رسانی است با اندکی مداقه در مباحث مطروحه سالهای اخیر دیده می شود که هیچ بحث جدید و قابل ارائه ای به نسل جوان از کارگروه ها ی مختلفی که دراین جهت تلاش می کنند خارج نشده است و بازهم به دلیل تنگ آمدن قافیه به جشنواره هایی پرداخته می شود که خالی از محتوا و تنها شکلی است و هیچ مفهوم علمی وغایی را برای آیندگان دربر نخواهد داشت .اگر به موضوع مهدویت به عنوان سرنوشت حتمی بشری نگاه شود خواهیم دید تلاش هایی که در جهت بزرگداشت مهدویت صورت می پذیرد نه تنها خالی از محتوا که در بسیاری اوقات در جهت عکس فلسفه اینگونه بزرگداشت ها نیز عمل می کند. امروزه هر دستگاهی بی آن که متولی علمی موضوع باشد ،خود را دل مشغول به انجام کارهایی در این جهت نموده است که به دلیل عدم صلاحیت علمی در این جهت، در کوتاه مدتی به بیراهه رفته و ملاحضه می شود که تنها باز به یک کار نمایشی می پردازد.امیدوارم مسولین امر تمام توان خود را به کار ببندند تا این موضوع بسیار مهم که بایستی موجبات انسان سازی و منتظر پروری را فراهم آورد همانند بسیاری دیگر از امور مهم که در این کشور وجود دارد وتعطیل شده است ،رو به افول نگذارد و در سال های آتی شاهد نباشیم که از نام مهدی علیه السلام تنها یک جمعه و نام مادر و پدرش همرا با چند تکه شیرینی و لیوانی از شربت باقی مانده ا ست ،که این نه تنها بازگشت رو به عقب ،که خسرانی بس عظیم برای همگان خواهد بود که بدون معرفت طی طریق مینمایند.