ISP : Amazon Technologies Inc..
Country : Columbus United States of America.
IP : 52.14.88.125.
Powered by IP2Location.com

کد جاوا وبلاگ

به نام خدا

وقتی قانون اخلاق را به مبارزه می طلبد

اخلاق همان قانون بدون ضمانت اجرا ست . لزوم پایبندی به مبنای اخلاقی در سطوح مختلف و فرهنگ های گوناگون بشری آنقدر محسوس شد، تا موجبات پدیدارشدن قوانین را در جوامع مختلف فراهم آورد. مبانی اخلاق در تمامی فرهنگ ها و جوامع تقریبا یکسان است. یعنی خیلی از خوب ها در بسیاری از جوامع خوب و خیلی از بدها ،همه جا بد شناخته می شود. اگر چه به تناسب فرهنگ ها ی مختلف گاهی تفاوت هایی میان این بد و خوب ها وجود دارد اما شاکله ای کلی آنست که بیان کردم. به طورمثال ، در هیچ جامعه ای فحشا خوب شمرده نمی شود همچنان که در هیچ جامعه ای سرقت یک عمل شرافتمندانه نیست و در همه جوامع یاری رسانی به آسیب دیدگان و انجام اعمال خیر خواهانه خوب و نیک شمرده می شود. بنابراین با مقدمه فوق باید اذعان شود که اخلاق ریشه و اساس قانون است. در مباحث اخلاقی اجبار یا اکراه در خصوص خوب ها و بدها  مفهوم عقلانی ندارد و نمی شود کسی را برای انجام یک کار بد عرفی مجازات کرد همچنان که الزامی به پاداش دادن یک نیکوکار وجود ندارد. به همین جهت قوانین به وجود آمده اندتا اخلاق که خود به تنهایی سازنده و اصلاح کننده جامعه نیست را یاری کنند و لااقل از این طریق خوب ها و بدها به طور جامع تری در میان آحاد بشر شناخته شوند و مردم از ارتکاب به بد خودداری کنند و در راستای انجام خوب ها همت بگمارند. آنچه در این میان مورد بحث واقع می شود و از اهمیت به سزایی نیز برخوردار است وضعیت موجود جوامع علیرغم وجود قوانین بیشماری است که وضع شده است اما با وجود تمامی آنها به عینه ملاحظه می گردد ، میان بسیاری از خوبی ها و بدهی ها انقلاب به وجود آمده و گاهی حتی این دو جای خود را با هم عوض کرده اند . از طرفی با اجرای یک قانون بسیاری از اصول اخلاقی زیر پا گذاشته می شود و بسیاری آزادی های عمومی سلب می گردد تاجایی که حتی حیثیت فردی و اجتماعی اشخاص لکه دار می شود ، در حالی که همه اینها برخلاف اخلاق است. اما اجرای یک اخلاق دارای ضمانت اجرا یا به عبارت دیگر قانون موجب پایمال شدن بخش دیگری از اصول اخلاقی اجتماع را فراهم می سازد. بابررسی بسیار ساده ای به این نکته دست می یابیم که این نه وجود قوانین است که به تعارض با اخلاق پرداخته است بلکه این مجریان قوانین هستند که به لحاظ شرایط گوناگون قانون را به نبرد اخلاق می برند. شرایطی که از آن یاد می شود بسته به نوع اجتماع ، حکومت ها، سیاستمداران، دستگاه های قضایی و خود مجریان قوانین متفاوت و البته گاهی بسیار پیچیده است. اما مورد سوال اینجاست که اگر اجرای قانون موجب زیر پا گذاردن اخلاق را فراهم بیاورد آیا چنین قانونی می تواند جامعه ساز باشد؟ اگر به واسطه اجرای قوانین یا به عبارت دیگر گرفتن ژست اجرای قوانین ظلم را در اجتماع همه گیر کنیم و اخلاق را به خفقان بکشانیم آیا جامعه ما بسوی قانون گریزی سوق پیدا نمی کند؟ و آیا به اصطلاح تمامی قوانین اعم از درست یا غلط با یک چوب از ناحیه مردم اجتماع رانده نمی شوند؟ به نحوی که در کوتاه مدت نه تنها اصلاح اجتماعی را فراهم نمی آورد بلکه عده ای قانون گریز که به دنبال فرصت های مناسبی جهت دستیابی به مقاصد شوم خودهستند با بهره گیری از قوانین موجبات از بین رفتن اخلاق را فراهم می آورند.اینجاست که می بینیم قانون بر علیه منشاء خود (اخلاق)دست به اسلحه شده و اساس قانونگذاری را زیر سوال می برد. برای درک آنچه گفته شد تنها کافی است اندکی به دور و بر خود نگاه کنید به خوبی بیان نگارنده پی خواهید برد.


نوشته شده در  چهارشنبه 88/5/21ساعت  9:35 عصر  توسط عدالت جویان نسل بیدار 
  نظرات دیگران(16)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اخلاق انسانی،انسان اخلاقی4
اخلاق انسانی،انسان اخلاقی 3
اخلاق انسانی،انسان اخلاقی 2
اخلاق انسانی،انسان اخلاقی 1
دوباره نسیم ...
[عناوین آرشیوشده]